«نماینده»؛ ابراهیم کارخانهای/ اگرچه زحمات سخت و خستگیناپذیر اعضای محترم تیم مذاکرهکننده جای تقدیر و تشکر دارد، لیکن در بررسی دقیق متن برجام که ادبیات و شیوه نگارش عمومی آن در راستای نظرات طرفهای مقابل است، مواردی مشاهده میشود که میبایست بیشتر مورد توجه قرار میگرفت، برخی موارد که به هر دلیل مورد غفلت قرار گرفته است و یا خارج از توان تیم مذاکره کننده بوده است، دارای اهمیت راهبردی است که در ذیل به پارهای از آنها اشاره میگردد:
۱- تایید جمعبندی مذاکرات در شورای امنیت همراه با صدور قطعنامه و ضمائم پیوست قبل از طی مسیر قانونی آن علیرغم مصوبه مورخ ۹۴/۴/۲ مجلس شورای اسلامی مبنی بر رعایت الزامات مقرر در ذیل ماده واحده
۲- اجرای تعهدات برگشتناپذیر جمهوری اسلامی ایران به صورت کامل و یکجا قبل از انجام تعهدات برگشتپذیر طرفهای مقابل به صورت تدریجی و چند مرحلهای
۳- پذیرفتن کلیه مفاد و اقدامات مندرج در برجام به عنوان یک استثناء و غیر قابل تعمیم برای سایر دولتها و رویههای شناختهشده بین المللی
۴- دخالت کشورهای ۱+۵ در جزییترین مسایل اجرایی برجام و لزوم رفع نگرانی آنها جهت جلوگیری از ارجاع پرونده به شورای امنیت
۵- پذیرفتن تشکیل کمیسیون مشترک متشکل از نمایندگان گروه ۱+۵ و نماینده عالی اتحادیه اروپا و ایران به عنوان مرجع اصلی حل اختلاف و کانال ارجاع پرونده به شورای امنیت در حالی که خود آنها طرف اصلی دعوا هستند!!
۶- اکتفاکردن به توقف کلی و یا جزیی تعهدات در صورت بازگشت تحریمها؛ به جای از سرگیری فعالیتها در هر سطح و ظرفیتی از سوی جمهوری اسلامی ایران که از قدرت بازدارندگی بالایی برخوردار است.
۷- نامشخص بودن زمان پایانی برجام و پذیرفتن محدودیتهای زمانی ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ و بیشتر در مواردی مادامالعمر و فراتر از دوره زمانی ۸ ساله که مقرر شده است در طی آن آژانس صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران را اعلام نماید.
۸- ورود شورای امنیت از حاشیه به متن و گسترش راههای ارجاع موضوع ایران به شورای امنیت از طریق آژانس، کمیسیون مشترک، شکایت هر یک از اعضاء ۱+۵ و کارگروه خرید که سابقاً تنها به آژانس بینالمللی انرژی اتمی محدود شده بود.
۹- استثناءکردن رأیگیری با اجماع در کمیسیون مشترک در حوزه مهم بازرسی و نظارت و اکتفا به تنها ۵ رأی مثبت از ۸ رأی و حذف حد نصاب در تشکیل جلسات
۱۰- تشکیل کارگروه خرید با قدرت تام نظارت بر خرید کالاها و خدمات از مبداً تا مصرف کننده نهایی از راههای زمینی، هوایی و دریایی براساس اسناد به روز شده شورای امنیت که با توجه به دهها صفحه لیست اقدام کالاها و خدمات مشمول نظارت، نه تنها فشار مضاعفی را بر برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران تحمیل مینماید، بلکه موجب کندی پیشرفت و حتی در مواردی توقف پیشرفتهای علمی و صنعتی و اقتصادی کشور را نیز در پی خواهد داشت!!
۱۱-در حالی که شدیدترین محدویتها در حوزههای مختلف فنی و سیاسی و بازرسی و نظارت علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شده است لیکن هیچگونه ضمانت اجرایی اطمینان سازی برای پایبندی طرفهای مقابله به انجام تعهدات آنها دیده نشده و تنها اهرم بازدارنده ایران توقف کلی و یا جزیی تعهدات اعلام گردیده که آن هم بعد از انجام یکجای تعهدات ایران، تنها موجب توقف برنامهها در همان سطح موجود میگردد!
۱۲-در حالی که طرفهای مقابل از هرگونه حقی برای اعمال ادعاهای خود برخوردارند، متأسفانه براساس مواد ۳۶ و ۳۷ برجام و نیز مواد ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت؛ جمهوری اسلامی ایران حتی اگر در رابطه با عدم پایبندی جزئی و یا کلی طرفهای مقابل در انجام تعهدات به شورای امنیت شکایت نماید با مسکوت ماندن ۳۰ روزه آن کلیه قطعنامههای شورای امنیت به حالت اولیه باز میگردد که ایران اعلام کرده است در این صورت تنها تعهدات خود را به طور جزئی یا کلی متوقف خواهد ساخت.
۱۳-تفکیک بخش فنی از سیاسی و نادیده گرفتن اجرائیات متناظر در مذاکرات منجر به چانهزنی طرف آمریکایی بصورت یک سویه در جهت اخذ امتیازات فنی بیشتر و خالی ماندن دست بخش سیاسی در کسب امتیازات بیشتر در حوزه لغو تحریمها از طرفهای مقابل گردیده است!
۱۴-توجه جدی و همه جانبه به رفع نگرانیهای طرفهای مقابل و عدم توجه لازم به رفع دیگر نگرانیهای جمهوری اسلامی ایران که باتوجه به سوابق عهدشکنی و تهدیدات آنها می بایست بیش از پیش مورد توجه قرار میگرفت.
۱۵-گسست ۱۰ ساله بین تحقیق و توسعه و ساخت و ساز سانتریفیوژها و بکارگیری آنها در زنجیره آبشارهای سانتریفیوژ و نیز محدودیت شدید در تولید سانتریفیوژها، علاوه بر سالها وقفه در غنی سازی، رکود مضاعفی را بر برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران تحمیل مینماید که متأسفانه مورد غلفت جدی قرار گرفته است.
۱۶- در حالی که فردو بعنوان مرکز غنیسازی ۲۰ درصد؛ آمریکاییها را سراسیمه با وساطت یک دولت عربی به پای میز مذاکره کشانیده و بهای توقف آن میتوانست منجر به لغو تمامی تحریمها گردد؛ تعلیق ۱۵ ساله ممنوعیت فعالیتهای مرتبط با غنی سازی در این دژ مستحکم هرگز بهای این اقدام افتخار آفرین جمهوری اسلامی ایران نمیباشد.
۱۷-بدون شک باتوجه به سوابق بدعهدی و عهدشکنی آمریکاییها و هم پیمانان او؛ تیم مذاکره کننده نمیبایست به طور کامل و یکجا در همان مرحله نخست اجرا دست خود را خالی میکرد، کما اینکه طرفهای مقابل این کار را نکردهاند. اجرای متناظر تعهدات و حفظ برخی اهرمهای اساسی ازجمله کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده به ۳۰۰ کیلو و حفظ چهار آبشار غنی سازی زیر ۵ درصد با امکان تولید غنی سازی ۲۰ درصد میتوانست قدرت چانهزنی جمهوری اسلامی ایران را در طی مراحل مختلف اجرا تا خاتمه محفوظ نگهدارد.
۱۸- از سرگیری کلیه فعالیتها از جمله از سرگیری غنیسازی در هر سطح و ظرفیتی می بایست حداقل پاسخ جمهوری اسلامی ایران در برابر عدم پایبندی طرحهای مقابل به اجرای تعهدات و یا بازگشت تحریمها و یا تهدید نظامی از سوی طرف مقابل باشد.
۱۹-درحالی که هرگونه محدودیت در تحقیق و توسعه و ساخت و ساز سانتریفیوژها از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران میباشد، اعمال محدودیتهای شدید در تحقیق و توسعه و نظارت ۲۰ ساله بر شمارش و کدگذاری روتورها و اتصالات سانتریفیوژها از سوی آژانس یک غفلت استراتژیک است.
۲۰- توجه اساسی جدی به موضوع مهم امنیت ملی در روند تدوین برجام باتوجه به تهدیدات مستمر آمریکا و همدستانش در طی سالهای مذاکره و بویژه در طی ۲۲ ماهه اخیر و حتی پس از اعلام جمعبندی مذاکرات میبایست در بستن راههای توطئه در متن برجام مورد توجه جدی قرار میگرفت.
نظر شما